ناله کن آه ای دل من ناله کن
در هجوم دردها بر سینهها
بر وداع قلبها با قلبها
در شکست سینهها از کینهها
برخزان عشق، برپایان مهر
بر افول راستی، آزادگی
در کمینگاهی که نامش زندگی است
برفنای رادمردی، سادگی
در عزای عزت انسان نشین
ای دل زخمی، دل تنهای من
بر مزار مردمی اشکی فشان
چشم من، ای چشم خون پالای من
ای قلم، ای دست، ای شعر، ای زبان
پردهگیر از چهره صهیون و صلیب
داستان غربت انسان سرای
در هجوم تیغ و تزویر فریب
حمید سبزواری
درباره این سایت